به گزارش قدس آنلاین به نقل از جام جم، هنوز یک ماه از آغاز به کار دونالد ترامپ ، رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا نگذشته است اما فضای کاخ سفید بسیار پر تنش شده است. در جریان مبارزات انتخاباتی ، ترامپ یک گروه شامل خارج از گودهایی را که آماده قطع رابطه با نهاد های حکومتی بودند، دور خود جمع کرد.

با پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ، تغییر دستگاه حکومتی به ویژه بسیار دشوار به نظر می رسید. ترامپ برای تشکیل حلقه اول نزدیک به خود روی وفاداری افراد حساب کرد. در مورد مایک فلین ، وفاداری وی چشمان ترامپ را چنان بست که او نتوانست نشانه های هشدار در رابطه با شخصیت نامتعادل و جدل برانگیز مشاور امنیت ملی اش را ببیند.

فقدان تجربه ترامپ در کارهای دولتی با این واقعیت عیان تر شد که وی تصمیم گرفت در کاخ سفید یک رشته پست های اضافی را که موازی و بالقوه رقیب هم بودند، ایجاد کند. در نوامبر 2016 انتصاب هم زمان رینس پریباس به سمت رئیس کارکنان کاخ سفید ( به نوعی رئیس دفترش ) و استفن بانون ، مشاور استراتژی اش بیانگر فقدان درک ترامپ از یک سلسله مراتب شفاف و مشخص است. در واقع، تفاوت های شخصیت و نگرش میان این دو نفر به اندازه ای زیاد است که فقدان تجربه ترامپ را کاملا مشخص می کند: رینس پریباس یک آپارتچیک ( بوروکرات) تمام عیار حزب جمهورخواه است ، در حالی که استفن بانون ، نظریه پردازی است که آشکارا و به طورعلنی قصدش برای تغییرات بنیادین و عمیق در ساختار حزب جمهورخواه را اعلام کرده است.

علاوه بر این، باید به این ساختار دارای دو راس ، وزنه و قدرت اعضای خانواده را هم افزود. جارد کاشنر، داماد ترامپ و شوهر ایوانکا دخترش مهم ترین عضو خانواده در کاخ سفید است. جارد کاشنر هم مانند استفن بانون و رینس پریباس فاقد کمترین تجربه دولتی است. کاشنر نقش نخست را در پرونده های سیاست خارجی این کشور دارد. در حلقه کاخ سفید ، آزادی حرف زدن نزدیکان رئیس جمهور در مورد هر مساله ای بدون مشورت با دیگران به بی نظمی ها می افزاید. کریستوفر رودی ، یکی از این افراد اخیرا به طور علنی رینس پریباس را مسئول ناکامی های نخستین روزهای ریاست جمهوری ترامپ معرفی کرد.

در نهایت ، این کاخ سفید سردر گم توسط یک دولت کاملا آماده و متشکل حمایت نشد. عدم آمادگی گروه ترامپ همچنین استراتژی مانع تراشی سناتورهای دموکرات برای متوقف کردن تایید افراد انتصابی در راس آژانس های فدرال در مجلس سنا موجب شده که این نهادها هنوز دارای یک نمودار سازمانی کامل نباشند.

درز ندانم کاری های بی شمار ترامپ و گروهش به رسانه های آمریکایی در جریان 3 هفته نخست ریاست جمهوری اش خواه محتوای مکالمه وی با رهبران خارجی یا طرح های فرمان های اجرایی رئیس جمهور بیانگر دولتی است که با چالش روبرو بوده و با تنش مواجه است.

برخلاف نخستین ماه های اولین دوره ریاست جمهوری باراک اوباما که در وخیم ترین زمان بحران اقتصادی 2008 به این مقام انتخاب شده و توانسته بود از همان روزهای اول برنامه های موثری را ارائه دهد، ترامپ در جریان این 3 هفته آغاز به کارش نه تنها هیچ طرح مشخص و تاثیر گذاری را مطرح نکرد بلکه فرامین اجرایی صادر کرد که جدل برانگیز بوده و برخی مانند فرمان ضدمهاجرتی اش علیه 7 کشور با اکثریت جمعیت مسلمان توسط دادگاه های فدرال به حال تعلیق در آمده است.